مهرگان در گذر تاریخ(۲)

برگزاری این جشن تا هنگامی که پادشاهان ایرانی -پیش از تازش تازیان - بر ایران چیرگی یافتند همواره به مدت شش روز با شکوه بسیار دنبال میشده است و پس از چیرگی فیزیکی تازیان  نیز آن چنان خللی در برگزاری این جشن حاصل نیامد و تنها چون دیگر دولتی وجود نداشته تا آن را ارج بگذارد کمی از شکوه و برگزاری اش کاسته شد. دیگر رویداد مهم و اثر گذار بر دوام و پویایی این جشن, تازش مغولان به ایران بوده است که تا اندازه ای ایرانیان را از خود و اندیشه ی به خود غافل نمود و ضربه های مرگباری بر پیکره ی فرهنگ ایران وارد آورد اما اینان نیز همچون تازیان , هنگامی که آتش نخستین شان فرونشست و به مرحله ی آدمیت و تمدن نزدیک شدند , در فرهنگ ایران حل گردیدند و ایرانیان باز هم در مبارزه ی اصلی که همانا جنگ هویت و فرهنگ هاست پیروز بیرون آمدند . پس از آن و به تدریج این جشن , به واسطه ی وجود پیوندهای دینی مهر با زرتشتیان در دست آنها جای گرفت و از سوی دیگر مردمان کمتر مورد توجه بود .از دیدگاه من , دلایل اصلی کم توجهی به این جشن را میتوان فاصله گرفتن مردم از کشاورزی از میان رفتن رنگ و بوی ملی و هویتی این جشن و نیز نبود آگاهی رسانی برشمرد  

 

ادامه دارد...

ادامه مطلب ...

مهرگان در گذر تاریخ


نوشتاری از کتاب زرتشت پیامبر آریایی - انتشارات به آفرین - سعید قانعی -رویه های 113-تا 119

ویرایش نوشتار : نیلوفر مهرزمین

مهر از پایه های بیشتر ادیان است و در بسیاری از ادیان , به روشنی به آن پرداخته است . واژه ی مهر در دین زرتشت , تنها به معنی مهر و و محبت نیست , بلکه به معنی راست و درستی , میانه روی و وفای به پیمان نیز میباشد . مهرگان نیز به معنای آنچه متعلق به مهر است میباشد .

آنگاه که سالنامه های زرتشتیان روز مهر از ماه مهر را نشان می دهد , مهرگان از راه میرسد . مهرگانی از راه میرسد اما دیروز شکوهش با نوروز برابری میکرد و گستره ی آن به سبب پیوندش با آیین مهر و میترا از خاور تا باختر این کره ی خاک را در نوردیده بود و صد افسوس که با تمام این فر و شکوه در هزار توی تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین , گرد فراموشی بر رخسار گرفت و امروز تنها گروه کوچکی قومی در برون و درون کشور این میراث کهن را نگاهبانند.

همان طور که بیان شد , در سالنامه های زرتشتیان , هر روز ماه , نامی دارد که نامهای دوازده ماه نیز درمیان آنها دیده میشود و یکی شدن نامهای روز و ماه جشن گرفته میشد ه است .در میان جشن های ماهیانه , دو جشن تیرگان و مهرگان مناسبتی حماسی و ملی دارند و هر دو یاد آور نجات و رهایی مردمانند .

در تیرگان مرزهای ایران را که در پی شکست از توران میرفت تا به تنگی دل مردمانش بی تاب شود , پرتاب تیری که از جان آرش نیرو میگرفت و به فراخی رسانید و درمهرگان پایه های سلطنت ضحاک ماردوش که ماران شانه هایش از مغر جوانان خورش میکردند , با فریاد دادخواهی آهنگری کاوه نام لرزیدن گرفت و با افراشته شده درفش کاویانی و خیزش ایرانیان به رهبری فریدون 1000 سال ستم و بیداد ضحاک تازی به پایان رسید .

شاید اینکه بیشتر تاریخ نویسان بر مردمی بودن این جشن قلم میزنند , به این سبب است که مهرگان یاد آور پیروزی بر بیداد و ستم زمانه بود ه است .

ابوریحان بیرونی در التفهیم مینویسد :

" مهرگان شانزدهمین روز از مهرماه و نامش مهر , اندرین روز آفریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو , آنک معروف است به ضحاک و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس مهرگان همه جشنند ,بر کردار آنچه از پس نوروز بود " 
 

البته از سال 1304 کوچ خورشیدی پنج روز پنجه (مسترقه) از پایان سال حذف و شش ماه نخست , 31 روزه شد و از آن پس آغاز جشن مهرگان به دهم مهرماه جا به جا شد و نام روز" رام ایزد" یعنی شانزدهم مهرماه ادامه یافت .روز نخست را مهرگان عامه (همه ی مردم) و روز واپسین یا شانزدهم مهر را مهرگان خاصه (ویژه) مینامیدند .گزارش هایی نیز وجود دارند که مهرگان بیش از این نیز در شش روز یا حتی در 30 روز برگزار میشده است .

پیش از این گفته شد که فر و شکوه آن را میتوان با نوروز سنجید , آن چنان که در آثار الباقیه بیرونی از گفته ی سلمان فارسی آمده است :

" ما در عهد زرتشتی بودن میگفتیم , خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را درمهرگان آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد بر جواهرهای دیگر "


اما آنچه روشن است ,گستره ی و گوناگونی نوشته هایی که درباره ی مهرگان و دلایل برگزاری آن آورده شده است به هیچ روی قابل سنجش با نوروز نیست و گویا تاریخ نویسان , چامه سرایان و نویسندگان هم پیمان گشته اند تا از پیدایش مهرگان گزارش های یکسانی بدهند .آنچنانکه بیهقی و بیرونی چرایی پیدایی مهرگان را گزارش میدهند .اسدی توسی در گرشاسب نامه میگوید :



فریدون فرخ به گرز نبرد

ز ضحاک تازی برآورد گرد



چو در برج شاهین شد از خوشه مهر

نشست او به شاهی سر ماه مهر


و یا در شهنامه ی فردوسی میخوانیم :



فریدون چو شد بر جهان کامکار !

ندانست جز خویشتن شهریار



کنون یادگارست از او ماه مهر

به کوش و به رنج ایچ منمای چهر !


پرستیدن مهرگان دین اوست

تن آسایی و خوردن آیین اوست

همانگونه که میدانیم این یکسان نویسی درباره ی نوروز وجود ندارد و از همین رو این پرسش در ذهن جای میگیرد که آیا گزارش های گوناگونی که پیرامون نوروز بیان شده است و نشان از اهمیت آن در بین تمامی اقوام و گروه های ایرانی میدهد دلیل بر برتری نوروز بر مهرگان نیست ؟اینکه پی از چندین هزار سال , نوروز استوار و تنومند در میان ایرانیان زنده است و مهرگان اینگونه نیست را پژوهشگران چه پاسخی میدهند ؟ شوربختانه نه تنها پاسخی برای پرسش خویش پیدا نکردیم , بلکه به جملاتی برخوردیم که نشان از برتری مهرگان بر نوروز در نزد توده ی مردم میداد.

برای نمونه دکتر محمود روح الامینی بنا به نوشتاری از آثارالباقیه مینویسد :

"... و برخی مهرگان را بر نوروز برتری داده اند چنان که پاییز را بر بهار برتری داده اند و تکیه گاه ایشان اینست که اسکندر از ارسطو پرسید که کدام یک از این دو فصل بهتر است ؟ ارسطو گفت : پادشاهان در بهار حشرات و هوام آغاز میکند که نشو نمایند و در پاییز آغاز ذهاب آنهاست , پس پاییز از بهار بهتر است "

در هر حال روشن و رواست که گفته شود این است که نام نوروز بیشتر از هر جشن دیگری با مهرگان همراه بود ه و این گواه بر آن است که این دو جشن حتی اگر هم ارج و هم پایه نبوده باشند , بزرگ ترین جشن های ایران زمین بوده اند و شاید تنها در این دو جشن که ایرانیان سراسر جهان دست از کار و کوشش میکشیده اند و به شادی و آرامش و آسایش میپرداخته اند آن چنان که فردوسی تن آسایی و خوردن را آیین آن میداند و میگوید:

کنون یادگار ست از او ماه مهر

به کوش و به رنج ایچ منمای مهر !

و حتی بیرونی که به سخت کوشی و پرکاری نامدار است , گویا بر خویش بایسته میداند که در مهرگان و نوروز بیاساید , آن گونه که شهر روزی در درباره ی وی میگوید:



"دست و چشم و فکر او هیچ گاه از عمل بازنماند مگر به نوروز و مهرگان"


و اینکه مهرگان و نوروز با واژگان تازی شده ی مهرجان و نوروز به زبان و قلمرو فرهنگی کشورهای مسلمان تاری زبان گردید و امروز در بسیاری از این کشورهای آسیایی و آفریقایی واژه های مهرجان و مفهوم فستیوال و جشن کاربرد دارد و این مطلب نشانه ی دیگری است بر فر و شکوه این دو جشن .


اگر از اسطوره بودن کاوه آهنگر که درفش دادخواهی و ستم ستیزی ایرنیان است چشم پوشی کنیم و پیوند مهرگان با میترا و مهر را هم که نشان از پیشینه ی این جشن کهن دارد را نادیده بگیریم , هم زمانی آغاز فصل برداشت کشاورزان با مهرگان , بر مردمی بودن این جشن کهن گواه است و از طرفی اینکه مهرگان آغاز اعتدال پاییزی را نوید میدهد همان گونه که نوروز پیام رسان اعتدال بهاری است , این دو جشن کهن را همانند دو روی سکه فرهنگ ایران مینمایاند .باشد که که مهرگان را بیش از این گرامی بداریم



ادامه دارد ... 

 

کوچکترین نیلوفر دنیا

 

 

Bushehr-Tebyan.IR
در حالی که بزرگترین نیلوفرهای آبی جهان می توانند برگهایی را با وسعت سه متر به وجود آورند نیلوفر آبی گرمسیری وسعتی چند سانتیمتری داشته و از گلبرگهایی سفید و زرد رنگ برخوردار است. 

سال گذشته این گونه از گیاهان به دلیل بهره برداری بیش از اندازه از زیستگاه آنها منقرض شدند اما خوشبختانه بذرهای آن ذخیره شده بودند و مگدلنا با استفاده از آنها نیلوفرهای آبی کوچک را دوباره احیا کرد.
  :: منبع : خبرگزارى مهر

 

 

 

 

 

"کارلوس مگدالنا" باغبان برتر سلطنتی گیاه شناسی "کیو" در شهر لندن توانست گونه ای بسیار نادر از گل نیلوفر آبی  آفریقایی که پهنای آن یک سانتی متر میباشد را پرورش دهد و نام خود را درون کتاب رکوردها جای دهد .او میگوید" این گل در یک قهوه جوش هم میشود پرورش داد و یک گیاه بی همتای آپارتمانی است" این گل نزدیک یک دهم اندازه ی کوچک ترین گل نیلوفرآبی پیشین دنیا میباشد . نام این گل را نیلوفر گرمایشی گذاشته اند زیرا در زمین های گل آلود یک چشمه ی آب گرم شناسایی شده است . تبار این گل از چند سال پیش رو به تباهی بود اما "کارلوس مگدالنا" تخم آن را در شرایط گوناگون خاک و آب و هوا پرورش داد تا توانست آن را پرورش دهد . او آهنگ آن دارد تا پس از گرفتن پروانه از سرزمین مادری این گیاه "روآندا" آن را به فروش برساند . او امیدوار است که مردم ژاپن خریداران اصلی گل او باشند . زیرا آنها هم شیفته ی گل های نیلوفر هستند و هم شیفته ی گونه های گیاهان بوسنای (مینیاتوری - گیاهانی که کوچکتر از اندازه ی طبیعی پرورش داده میشوند